مدیریت آموزشی و مدیریت آموزش عالی

تعلیم ندادن به کسی که علاقه‌مند آموختن است هدر دادن یک «انسان» و تعلیم به کسی که علاقه‌مند به آموختن نیست هدر دادن «خود» است.

مدیریت آموزشی و مدیریت آموزش عالی

تعلیم ندادن به کسی که علاقه‌مند آموختن است هدر دادن یک «انسان» و تعلیم به کسی که علاقه‌مند به آموختن نیست هدر دادن «خود» است.

جایزه نوبل

بنیانگذار جایزه نوبل «آلفرد برنهاورد نوبل»، مخترع و شیمی دان سوئدی است. وی در سال 1833م در استکهلم دیده به جهان گشود. او پس از ورشکست شدن پدرش در 1842م ، همراه با اعضای خانواده اش به روسیه نقل مکان کرد. پدر او مهندس ساختمان بود. وی پس از مهاجرت به سن پترزبورگ، با تلاش و پشتکار زیاد توانست به عنوان مبتکر و مخترع در صنعت، جایگاه مستحکمی بیابد. آلفرد به رغم دوران کودکی سخت و مشقّت بار توانست زیر نظر استادان بزرگ، به ویژه در رشته های شیمی و زبان، به صورت خصوصی در سن پترزبورگ آموزش ببیند. 

                                                    

آلفرد برنهاورد نوبل تا هفده سالگی به زبان های سوئدی، روسی، فرانسوی،انگلیسی و آلمانی تسلّط کامل یافته بود. او به ادبیات و انگلیسی و شعر علاقه ای وافر داشت و همچنین در رشته های شیمی و فیزیک نیز دارای استعداد چشم گیری بود. برغم کشش او به شعر و ادبیات، پدر وی آرزو داشت پسرش در رشته ی مهندسی تحصیل کند. آلفرد در آزمایشگاه یک پرفسور مشهور شیمی به نام پلوز (T.J.Pelouze) در پاریس آغاز به کار کرد. در آنجا با شیمیدان جوانی اهل ایتالیا، به نام آسکانیو (Ascanio) آشنا شد. این شخص مخترع ماده انفجاری بسیار قوی نیتروگلیسیرین بود، آلفرد تحت تأثیر اختراع وی قرار گرفته بود، و نیتروگلیسیرین را به عنوان ماده ای انفجاری در کارهای ساختمانی مورد استفاده قرار داد. بعد از مدتی پدر آلفرد ورشکست شد. و به استکهلم بازگشتند. آلفرد و پدرش در سوئد در آزمایشگاه کوچکی در هلنبورگ (Heleneburg) در نزدیکی استکهلم، آزمایشهای خود را از سر گرفت. آنها قصد داشتند بر روی نیتروگلیسیرین به عنوان ماده منفجره تحقیق کنند، اما به سبب انفجار، آزمایشگاه تخریب و برادر کوچک آلفرد نوبل کشته شد.

آلفرد در اوایل 1864 میلادی توانست اختراع تاریخی خود را به نام منفجرکننده یا چاشنی نوبل (Nobel igniter) به ثبت رساند، اختراعی که بزرگترین کشف در اصول و کارکرد مواد انفجاری به شمار می آید. آلفرد با مطالعه بیشتر شکل کاملتر نیتروگلیسیرین را، که قبلاً آسکانیو اختراع کرده بود، به وجود آورد. سپس با تحقیقات بیشتر دینامیت را اختراع کرد که در سال1867 میلادی به ثبت رسید. دینامیت تحولی در صنعت راه سازی، معدن و تونل سازی به وجود آورد. استفاده از دینامیت باعث پایین آمدن هزینه کارهای ساختمانی، از جمله حفاری تونلها و کانالها گردید. بدین ترتیب، بازار دینامیت به سرعت رشد کرد. بدین گونه بود که آلفرد نوبل تاجر بسیار موفقی گردید. در 1865م، کارخانه او در کرومل آلمان، نیتروگلیسیرین را به سایر کشورها، از جمله کشورهای اروپایی، آمریکا و استرالیا صادر کرد. در سالیان بعد، آلفرد نوبل در بیست کشور از پنج قاره دنیا، بیش از نود کارخانه و آزمایشگاه تأسیس کرد.

نوبل گرچه بیشتر عمر خود را در پاریس سپری کرد اما دایم در سفر بود. ویکتورهوگو او را « خانه به دوش ثروتمند اروپایی» نامیده است و خودش نیز خود را«ثروتمندترین ولگرد اروپا» می نامد. نوبل در زمان مرگش در 1896م، 355 اختراع را به ثبت رسانیده بود. او که فردی درونگرا و انزوا طلب بود، هرگز ازدواج نکرد. در 43 سالگی خود را مردی پیر می دانست. در همین زمان بود که بدنبال درج آگهی نیاز به خانمی مسلط به زبان انگلیسی جهت منشی گری و سرپرستی خانه در روزنامه ها، یک خانم اتریشی به نام بارونس برتافون سوتنر (Baroness Betha Von Suttner) به وی مراجعه کرد و به استخدام وی درآمد.خانم سوتنر پس از دو ماه کار نزد آلفرد، با یک کنت ازدواج کرد، دوستی او با نوبل برای سالها به صورت مکاتبه ای ادامه یافت. خانم فون سوتنر با علاقه مند شدن به مسئله رقابت تسلیحاتی، کتابی تحت عنوان Log Bown Armes نوشت و در پی انتشار آن به عنوان یک شخصیت طرفدار صلح و دوستی شهرت یافت. بدون تردید تحت تأثیر او بود که آلفرد نوبل، جایزه صلح را ابداع کرد. چند سال پس از فوت نوبل، در 1905 م مجلس نروژ جایزه صلح نوبل را به خانم برتافون ستنر اعطا کرد. آلفرد نوبل با تخصیص 9 میلیارد دلار در وصیت نامه خود قید کرده بود که هر ساله با سود حاصل از این مبلغ جوایزی به کسانی اعطا گردد که در یک سال قبل بزرگترین منفعت را عاید بشر کرده اند. سود مذکور به پنج قسمت مساوی تقسیم می شود و به افرادی که در زمینه های فیزیک، شیمی، فیزیولوژی و پزشکی، ادبیات و صلح، کشف،اختراع یا اثری برجسته داشته باشند تعلق می گیرد. جوایز فیزیک و شیمی را «فرهنگستان علوم سوئد»، جایزه مربوط به فیزیولوژی یا پزشکی را «انستیتوی کارولینسکای استکهلم»، جایزه ادبیات را «فرهنگستان استکهلم»، و جایزه قهرمانان صلح را کمینه ای پنج نفری که منتخب «استورتینگ»(پارلمان) نروژ است اعطا می کند. ارثیه نوبل به بنیادی واگذار شد و وقتی وصیت نامه قرائت شد برخی از بستگان او با مفاد آن مخالفت کردند. علاوه بر آن، برخی از موسساتی که وصیت نامه نوبل به آنها اعطا شده بودند در آغاز نسبت به قبول این وظیفه خطیر مردد بودند. حل این مشکل سه سال بعد طول کشید که بالاخره  پس از تأسیس «بنیاد نوبل» در 29 ژوئن 1900م به فرمان پادشاه سوئد اولین مجموعه جوایز اعطا شدند.

نامزدی اخذ جایزه باید پیش از اول فوریه هر سال میلادی (برابر 12 بهمن شمسی) به هیئت های مسئول ابلاغ می شود. هر جایزه نوبل مشتمل بر مدال طلا، یک دیپلم متضمن عبارتی تشکرآمیز، و مقداری پول است. در ضمن از برنده خواسته می شود تا روز قبل و بعد از مراسم اهدای جوایز در استکهلم سخنرانی کند.این سخنرانی ها در سالنامه بنیاد نوبل به نام جایزه نوبل چاپ می شود.

جوایز نوبل را فقط به اشخاص زنده اعطا می کنند. مبلغ جایزه از 42 هزار دلار آمریکا در 1935م، به 124 هزار دلار آمریکا در 1974م و حدو 825هزار دلار آمریکا در سالهای اخیر افزایش یافته است. تنها دوسال پس از تأسیس جایزه نوبل در 1903 م اولین زن توانست به جایزه نوبل دست یابد. وی که ماری کوری نام داشت جایزه نوبل فیزیک را به خود اختصاص داد.  

دوستان برای دیدن منابع ادامه مطلب رو ببینن.

ادامه مطلب ...

داشتن فرا شناخت در مطالعه

با عرض سلام و آروزی موفقیت برای تمام دوستان. شاید خیلی از شما باهوش و مستعد باشید اما به نتایج مطلوب و دلخواه خود در امتحانات نائل نشوید. یکی از علت آنرا می توان عدم داشتن فراشناخت در یادگیری دانست.مطالعه ی دقیق و عمیق، یادگیری عمیق را بدنبال خواهد داشت که به عوامل زیادی که در ذیل با آنها اشاره میشود بستگی دارد. برای خواندن و یادگیری به روش علمی روش های مختلف و متعددی مطرح شده، اما با این وجود سعی کردم به موارد مهم در مطالعه، که رعایت آنها تا حد زیادی در یادگیری مؤثر هستند اشاره کنم:

شناخت: به فرآیندی اشاره دارد که افراد به کمک آنها یاد می گیرند، فکر می کنند، و به یاد می آورند(سیفرت،1991). شناخت همان یادگیری و دانستن است.

فراشناخت: به دانش ما درباره فرآیندهای شناختی خودمان و چگونگی استفاده بهینه از آنها برای رسیدن به هدفهای یادگیری گفته می شود(بایلرو اسنومن1993).به سخن دیگر دانش یا آگاهی فرد از نظام شناختی خود او یا دانستن درباره دانستن است. فراشناخت به شناختِ شناخت یا آگاهی یادگیرنده از چگونگی یادگیری(روش یادگیری) خود اشاره دارد.

مهارت های یادگیری و مطالعه:

1.     پیش مطالعه: هدف از انجام مرحله پیش مطالعه(preview) آشنا شدن با کتابی است که می خواهید مطالعه کنید. اگر کتاب مورد مطالعه جدید است بهتر که مقدمه و پیشگفتارهای آنرا هم مطالعه کنید تا به اهداف تألیف و تدوین آن آشنا شوید و یک ساخت ذهنی را در خود ایجاد کنید. هدف از مطالعه میتواند کسب یک سری اطلاعات عمومی، آماده شدن برای امتحان پایان ترم، آمادگی کنکور و اهداف مشابه باشد. که برای هر یک از این موارد جهت رسیدن به اهداف، سرعت های  مطاله ی متفاوت و تاکید بر روی قسمت های مختلف موضوع را مطلبد. سعی کنید که تمام بخش های فصول-از جمله اهداف رفتاری، مقدمه ها و نتیجه گیری ها، اشکال، جداول، نمودارها- را دقیق بخوانید، همچنین صورت پرسشنامه ها و تمرین ها (تستها) را مطالعه کنید (هدف جواب دادن نیست بلکه آشنایی کتاب و نحوه مطالعه است. دوستان باید توجه داشته باشند که وقت گیر بودن، مشکل بودن و درست نفهمیدن کتاب برای اولین بار امری طبیعی است و نباید انگیزه خود را از دست دهند و دست از تلاش بردارند).

2.     سوال گذاری: پس از انجام مرحله اول و آشنایی نسبی با موضوع مورد مطالعه، در مرحله دوم  باید به طرح سوال بپردازیم. که قطعاً شما را کنجکاو کرده تا اطلاعات بیشتر و دقیق تری کسب کنید. یکی از راههای انجام این کار تبدیل عناوین به سوال است. و در این مرحله دوستان باید سعی کنند به تمام سوالات حتی در حد یک جمله پاسخ دهند هرچند ممکن است شما هنوز مطلب را نخوانده اید و تنها می دانید موضوع چیست و در چه مورد است.چنین سوالاتی با هدف تحریک حس کنجکاوی باعث می شود در مرحله ی بعدی بدنبال پاسخ به سوالات خود  (تست های کنکور) باشید و از این طریق مطالعه شما دارای جهت و تمرکز حواسی شما را افزایش می دهد. در مورد سوالات کنکور یا سایر سوالات مفهومی باید گفت که اگر چه ممکن است مستقیماً جواب آنها در کتاب نباشد. این مهم نیست. مهم آنست که شما باید بدنبال پاسخ باشید که زمانی به آن دست می یابید که اشراف کامل به موضوع داشته باشید.

3.     خواندن و یادداشت: در حین خواندن نکات ریز و بسیار مهمی وجود دارد که باید به آنها توجه کرد. «1» سرعت مطالعه خود را متناسب با هدف خود از مطالعه و نوع متن انتخاب کنید. سعی کنید با حداکثر سرعتی که می توانید مطلب را درک کنید بخوانید نه با حداقل. در اینجا لازم است که به تمام اشکال، جداول، نمودارها، فرمولها و غیره توجه کنید اما حفظ آن را به مراحل بعدی واگذار کنید. «2» در حین مطالعه هرجا که نکته ی مهمی را فهمیدید، بلافاصله آن را یادداشت کنید. از یادداشت کردن موارد کم اهمیت بپرهیزید و یادداشت کردن را به تعویق نیاندازید و بلافاصله یادداشت کنید حتی نوشتن استنباط خود از مطلب بسیار کمک کننده است. دوستان برای اینکه کتاب یا دفتر یادداشت خود را پر از نوشته نکنند بهتر است از کلمات کلیدی برای خلاصه تر نوشتن استفاده کنند. «3» دوستان سعی نکنند که با تندخوانی و نفهمیدن مطالب فصل را به اتمام برسانند. در صورت متوجه نشدن مطالب دوباره آنرا بخوانند چون ممکن است به دلیل پیوند و ارتباط معنایی فصول در درک سایر فصول دچار مشکل شوند. فصولی که مشکل هستند را علامت بزنید تا در مراحل بعدی با دقت و تمرکز بیشتری مطالعه کنید.

4.     تفکر و بازخورد به خود: سعی کنید با تفکر درباره مطالبی که می خوانید آنها را بفهمید و به آنها معنی بدهید. برای این منظور کارهای که اشاره میشود را انجام دهید:«1» آنچه را که می خوانید به مطالبی که از قبل یاد گرفته اید ربط دهید(بسط دهید). «2» نکات فرعی را به مطالب پیوند دهید. «3» بکوشید تا تناقضات موجود را حل کنید. «4» با استفاده از اطلاعاتی که می خوانید مسائل طرح شده را جواب دهید. اگر خود را برای آزمونهای تشریحی و یا شفاهی آماده می کنید ملزم به بیان تمام موارد و جزئیات مهم هستید ولی برای سایر آزمونها می توانید به کتاب مراجعه کنید. چون در آزمونهای مانند تستی داوطلب باید باز شناسی کند.

5.     فرآهم آوردن شرایط امتحان: در این مرحله، از خود امتحان به عمل آورید. سوالات خود و آخر فصول (یا تستهای کنکور) را پاسخ دهید. تصور کنید که اگر جای طراح سوال بودید، چگونه سوال طرح می کردید. سوالات سالهای قبل معلم (تست های سالهای گذشته) را پیدا کنید و پاسخ دهید.

6.     مطالعه مستمر: برای ماندگاری مطالب و انتقال آنها از حافظه کوتاه مدت به حافظه بلند مدت نیاز به دوباره خوانی یا مطالعه مستمر است. مطالعه مستمر یعنی برای موفقیت تحصیلی باید بطور مداوم مطالعه کرد و درس خواند.

همانطور که اشاره شده نقطه آغاز مطالعه می تواند توأم با بی حوصله گی و خستگی باشد. برای رفع این مشکل اول باید دانست که این مسئله امری طبیعی است. و وقتی که شما یک هدف (قبولی در پایان ترم با نمره عالی، وارد دانشگاه شدن) برای خود تعیین می کنید باید موارد زیادی را مد نظر قرار دهید تا بر اساس آن زمان خود را مدیریت و یک برنامه منطقی برای خود تدوین کنید. به منظور آن امروز را به فردا نیاندازید و حتماً با برنامه مطالعه کنید و مدیریت زمان داشته باشید. و خود را با برنامه وفق دهید. شاید برای خیلی از شما دوستان پیش آمده باشد که برنامه خود را بارها تغییر داده اید که این احتمالاً بازگو کننده ی عدم تعهد شما به برنامه یا فشرده یا خیلی آزاد بودن برنامه و .. باشد. سعی کنید که خواندن شما فعال و صحیح باشد. یعنی تنها مرور کردن کافی نیست، بلکه این مرور باید فعال، صحیح و طبق اصول خاصی باشد. بنابراین، برای یادگیری بهتر دروس، باید مروری فعال و صحیح داشته باشید.

در پایان آرزوی موفقیت برای تمام دوستان دارم.

پس نیمه خالی لیوان چی؟

همه می گویند نیمه پر لیوان را باید دید، ولی حرف من این است که دقیقاً باید نیمه خالی لیوان را دید. نیمه پر که پر است، نیمه خالی است که باید به ترتیبی پر بشود. اینطور نیست؟ غافل شدن از نیمه خالی و مغرور شدن به نیمه پر، یعنی ایستایی، توقف، در جا زدن و این با آهنگ پر شتاب زندگی کنونی همخوانی ندارد، منافات هم دارد. بعلاوه اگر نیمه خالی لیوان را می بینیم، نه از سر احساس کوچکی است(چراکه اغلب اسیر مقایسه ارزشی و هوایی هستیم و می ترسیم با دیدن نقائص خود اعتماد به نفس ما زیر ضربه برود. چون شخصیت شکننده ای داریم. شخصیت شکننده ناشی از این است که می خواهیم در هر لحظه خود را با فریب سرپا نگه داریم، تماس با عالم واقع ما را به هراس می اندازد و نیاموخته ایم که زندگی یعنی عالم واقع!) و نه  از سر گناه و تقصیر و سرشکستگی، بلکه در مقام اصلاح و تکمیل و تتمیم، آن نیمه را می بینیم. مگر نه این است که صنعت و تکنولوژی در سایه رفع نواقص، اصلاح کمبودها، تکمیل حسن ها و بهینه سازی، رشد و ترقی و تکامل پیدا کرد؟ انسان هم از این قاعده مستثنی نیست. ما در برخورد با اصلاح و تکمیل باید حکم ماشین را پیدا کنیم و احساسمان جریحه دار نشود. هر چند فقط ماشین، احساس ندارد که ما داریم و متأسفانه از احساس های ماسوء استفاده می شود. حقیقت نمایی را بجای حقیقت واقعی به ما معرفی می کنند! در چنین فرهنگی است که ریا و تزویر و رندی حرف اول را می زند و حافظ، شاعر همیشه باقی می ماند، چرا که ساختار استبدادی جامعه در برابر آموزه های دموکراسی و مردم سالاری مقاومت می کند.

به هر حال از نیمه خالی لیوان نباید هراس داشت. واقعیت هرگز هراس انگیز نیست، تأمل برانگیز است.تکامل یک انسان در سایه نقد و دیدن کاستی ها و راستی هاست. انسانهایی که از خود اطمینان دارند، از کم آوردن نمی هراسند.

باید بدانیم که چالشها همان نیمه خالی لیوان اند که آموزگاران موفق نما و تقلیدی ما را از دیدن آنها بر حذر می دارند. باید جسارت و شهامت معقول را تبلیغ کرد و از عقب نشینی و واپس رفتن و هزیمت (به جز در مواقع ضروری و بر حسب تدبیر و مدیریت بحران) پرهیز نمود.

به زندگی همه مردان موفق(چه مثبت چه منفی) نگاه کنید! خطر کردن و خود را به مخاطره انداختن در مواقعی که باید تصمیم عاجل و فوری می گرفتند، جزءِ جدا نشدنی شرح حال زندگی آنان بوده است. و البته همه اینها در مقوله اعتماد به نفس و مثبت اندیشی می گنجد. تکرار می کنم که از نیمه خالی لیوان نهراسیم. فریب تبلیغات را نخوریم. هراس ما را به دام خرافه گرایی و سطحی نگری می اندازی و باعث می شود سرنوشت خود را بدست تقدیر و تحمیل بسپاریم و از ابتکار عمل و حرکت به سمت جلو باز مانیم.

منبع: ماهنامه روانشناسی(روانشناسی به زبانی ساده برای همه). سال دوم، شماره هجدهم.