ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
بر خلاف تضاد و آشفتگیهای هویت فرهنگی که در برخی از دانشگاههای جهان و کشور شاهد آن بودهایم، در سالهای اخیر شاهد گرایش فزایندهای در عالم معنوی بوده ایم.
برخی استدلال مینمایند که در آستانه یک رنسانس معنوی هستیم. بزعم ویلیامسون «یک رنسانس معنوی در حال تسخیر جهان است و این همانا انقلابی در مسیر چگونگی اندیشه ما است».
این نظریه ویلیامسون در برگیرنده علاقهای است که پیرامون مفهوم روح و معنویت در جریان است. واژه روح و معنویت پاسخی به احساس پوچ بودن است که از جامعه فراصنعتی و نگرش مطلق اقتصادی به همه امور و زندگی ماشینی ناشی میشود و پژواک آن هویت فردی، خانوادگی، ملی، دینی، اجتماعی و فرهنگی را زیر سوال برده و آسیبپذیر ساخته است.
در واقع، یک نوع مسمومیت و مسخ فرهنگی که طبعاً درصدد انسانیتزدایی نیز هست در حال پیشروی است. در اینجا وظایف دانشگاهها و مدارس که از بضاعت علمی و فرهنگی بالاتری برخوردارند سنگینتر جلوه مینماید. بنابراین، دانشگاهها و مدارس باید نسل سوم انقلاب را واکسینه و مصون سازند.
گفتنی است که این سه نسل عبارتند از:
نسل اول: نسلی است که با تعلقات عاطفی، مذهبی، عقلانی و فرهنگی، انقلاب اسلامی را به ثمر رسانده است.
نسل دوم: نسل مقاوم، فرهنگ ساز، وفادار به جهاد و دفاع مقدس در طول جنگ تحمیلی و مجری برنامههای انقلاب اسلامی.
نسل سوم: تا حدودی از تعلقات عاطفی و فرهنگی دو نسل اول انقلاب اسلامی عاری است. در واقع، آنچه در فرایند انقلاب اسلامی برای دو نسل زندگی و واقعیت بوده برای نسل سوم، تاریخ محسوب میشود. وضعیت این نسل که هم اکنون در دانشگاهها و مدارس کشور تحصیل مینمایند نگران کننده است. در این راستا تهاجم و شبیخون فرهنگی در خدمت بیآینده کردن انقلاب اسلامی در نسل سوم است.
در این باره، وظایف دانشگاهها حداقل پرورش چهار جنبه از رفتار در دانشجویان است. اگر این چهار جنبه در هسته شخصیت مرکزی دانشجو نهادینه گردد، هویت فرهنگی دانشجو قوام گرفته و فرهگی خودمنزه سازی، خود تنظیم کنندگی، خودراهبری، خود واکسینه کردن و مصونسازی تمامیت شخصیت او را فرا می گیرد . این چهار بُعد عبارت اند از:
بُعد درون فردی دانشجو (Intrapersonal). بعد درون فردی به احساسات و ادراکات درونی دانشجو مربوط میشود. بعد درون فردی همچنین شامل شخصیتهای فرعی هر دانشجو مانند پرخاشگری یا منفعل بودن، مردانه یا زنانه بودن و سایر خودهای فرعی میشود. دانشگاهها باید تلاش نمایند تا با برنامههای متنوع آموزشی، فرهنگی، و فوق برنامههای درسی، رویاهای هدایت شده و تمرینهای هوشیارانه غیر کلامی، هشیاری دانشجو را نسبت به خودهای فرعی که در مجموع هویت درون فردی دانشجو را تشکیل میدهد، تسهیل نمایند. و در نهایت آنها را با یکدیگر همنوا و هماهنگ سازند تا یکپارچگی درونی دانشجو تحقق یابد.
بُعد میان فردی دانشجو (Interpersonal). بُعد میان فردی شامل روابط با دیگران، چگونگی ادراک دانشجو از دیگران و چگونگی برقراری ارتباط با آنهاست. دانشگاه میتواند فرصت های آموزشی و تربیتی فراهم آورد تا دانشجویان بتوانند ادراک خود را در عمق بخشی روابط با دیگران تبیین و تحلیل نماییند و با استفاده از تجارب سایر دانشجویان خویشتن شناسی خود را در مقایسه و در ارتباط با دیگران عمق بخشیده و گزینههای مختلف رفتار خود را نقادی و نهادینه نمایند. در واقع، یک نوع خود ارزشیابی درونی صورتمی گیرد که نتایج آن میتواند خود تنظیمکنندگی رفتار در روابط با دیگران باشد.
بُعد برون فردی دانشجو (Extra personal) بُعد برون فردی به بستر یا ساختار اجتماعی که تجربه دانشجو را احاطه کرده مربوط میشود. این موارد شامل ساختار خانواده، دانشگاه، جامعه محلی و جامعه کشوری، منطقهای و جهانی میشود.
در واقع، دانشگاهها با ارائه برنامههایی میتوانند به سهم خود بسترهای رشد فرهنگی، اجتماعی و شخصیتی دانشجو را در محیط دانشگاه فراهم آوردند و با استفاده از قدرت علمی خود به دانشجو ارزش افزوده فرهنگی دهند تا کارایی و کارآمدی آن را از مرزهای فیزیکی دانشگاه فراتر رود.
بُعد ماورای فردی دانشجو (Transpersonal) بُعد ماورای فردی را میتوان به منزله بُعدی که سه بُعد دیگر را در برگرفته، مطرح نمود. این بُعد به تجربههای کیهانی (Cosmic Experience) –جهان هستی- روحانی و معنوی دانشجو اشاره داد. بُعد ماورای فردی بستری جهانی برای آزمون پرسشهای اساسی مربوط به معنویت را فراهم میآورد.
در واقع، دانشگاهها به فراهم آوردن فرصت های فرهنگی و آموزشی و فوق برنامهای برای درک معنویت و درک تجلیات زیبای قدسی از طریق تجربه شخصی و کشف دانشجو در محیط دانشگاهی از طریق خود تنظیمکنندگی پویا میپردازند. لازمه تحقق این مهم، وجود استادان هوشیار و معتقدی است که هوشیاری، اعتقاد و ایمان خود را به دانشجویان منتقل نمایند.
در واقع، با پرورش این چهار بُعد رشد شخصی، میانفردی، اجتماعی و دینی فرد در فرایندی طبیعی فراهم میگردد. و صاحب باور شخصیتی، باور فرهنگی، معرفت دینی و هویت فرهنگی میشود.
قورچیان، نادرقلی. (1383).ارتقای ارزشی و فرهنگ معنویت دانشجویی. برگرفته شده از دایرهالمعارف آموزش عالی. تهران: بنیاد دانشنامه بزرگ فارسی.
سلام من مجید دانشجوی رشته مدیریت آموزشی از مطالب شما خیلی خیلی استفاده کردم ممنون