ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
خلاقیت و نوآوری یکی از الزامات اساسی توسعه و پیشرفت جوامع، به ویژه در دوره مدرن محسوب میشود. این امر علیالخصوص در سطح سازمانی و در حوزه مدیریت حائز اهمیت فراوان است. کشورهای موفق با تمرکز بر نوآوری و اشاعه فرهنگ آن، سرعت پیشرفت خود را روز به روز ارتقاء میبخشند.
دنیای امروز، دنیایی سازمانی است. تحول؛ بالندگی، بهبود سازمانها و بهبود کیفیت زندگی مردم را به همراه دارد. یافتههای پژوهشی نشان دادهاند آنچه توانایی حفظ و بقاء، و ایجاد رشد و ارتقاء سازمانها را تضمین میکند، تغییر و تحول در زمینه نوآوری است. سازمانها میتوانند از طریق ارتقاء فرهنگ، ساختارها، راهبردها و فرآیندهای مرتبط، نوآوری را در بخشهای گوناگون افزایش دهند. منشأ نوآوری در سازمانها، ایجاد و افزایش خلاقیت در افراد سازمان است. محیطهای حمایت کنندهای که به رشد و پرورش خلاقیت توجه می کنند، انرژی فیزیکی و روانی بسیاری برای پیشبرد خلاقیت دارند و به صورت سازمانیافته و منسجم، اندیشههای نو را یکپارچه مینمایند و امکان نوآوری بیشتری فرآهم میکنند. محیطهای که حاوی گنجینهای غنی از دانش پایه و تخصصی، سپردهای غنی از دانش روان کار(دانش مربوط به چگونگی استفاده از مهارتها، امور خاص، و تصمیم گیریهای پیچیده، حل مسائل و رفع تعارض) هستند؛ همچنین به بافتگرایی یعنی ارج نهادن به بسیاری از مضمونها و بافتهای زندگی مانند فرد، خانواده، محیطهای آموزشی (مدرسه، دانشگاه و...)، محیطهای کاری، اجتماع، فرهنگ و انواع روابط بین آنها میپردازند و زمینهساز بروز نوآوری در حیطههای گوناگون علمی، اقتصادی و اجتماعی هستند.
تعریف نوآوری(Innovation):
· نوآوری فرآیند هدایت شده، طرح ایدههای جدید و دانش جدید در باب تولیدات و خدمات یک سازمان است؛
· واژه نوآوری به تغییرات بنیادی، اساسی و رشد یابنده تفکرات، خدمات و فرآیندها اشاره دارد؛
· نوآوری اجرای موفقیتآمیز ایدههای خلاق در سازمان است؛
· نوآوری فرآیندی مدیریتی است که به ابزارها، قوانین و نظم ویژه نیاز دارد؛
· نوآوری به معنای عملیاتی شدن و به مرحله اجرا درآمدن انیشههای نو است.
تعریف خلاقیت (Creativity):
· خلاقیت عبارت است از: توانایی نگاه جدید و متفاوت به یک موضوع؛ به عبارتی فرآیند شکستن و دوباره ساختن دانش در خصوص یک موضوع و به دست آوردن بینش جدید نسبت به ماهیت آن است.
· خلاقیت یعنی داشتن تفکر واگرا در برابر تفکر همگرا.
تفاوت نوآوری با خلاقیت:
· خلاقیت به منزله توانایی پرورش افکار، و نوآوری به معنی استفاده از این افکار است.
· نوآوری، خلاقیت عینیت یافته است؛ به عبارتی، نوآوری خلاقیت اجرایی شده و عینی در برابر خلاقیت ذهنی است.
· خلاقیت نقطه آغاز نوآوری است و نوآوری پیامد و برونداد یک فرآیند است.
· خلاقیت ارائه راهحل برای مشکل نوآوری، ساماندهی، حل مشکل و بهرهبرداری از مجموعه کفایتها، شایستگیها و امکانات بشری است.
· خلاقیت شرط لازم ( و نه کافی) برای نوآوری است.
· خلاقیت پایه نوآوری و نوآوری اجرای ایدههای خلاقانه در سازمان است. از این منظر خلاقیت توسط فرد به نمایش گذارده میشود و نوآوری در متن سازمان اتفاق میافتد.
· خلاقیت بیشتر جنبه روانشناختی و نوآوری بیشتر جنبه مدیریتی و عملیاتی دارد.
رفتار شهروندی سازمانی (Organization Citizenship Behavior) بیانگر فعالیتهای داوطلبانه و اختیاری مرتبط با کار میباشد که بطور غیرمستقیم و ضمنی توصیف رسمی شغل و سیستمهای پاداش سازماندهی شده و در نهایت کارایی و اثربخشی وظایف سازمان را ارتقاء میدهد. چنین کارکنانی دارای 5 ویژگی مشترک میباشند که عبارتند از: یاری دهنده، جوانمردی، وفاداری، پیرو سازمان، ابتکار عمل فردی، فضیلت شهروندی و خود شکوفایی. طی تحقیقاتی که در سراسر جهان صورت گرفته مشخص گردید که وجود چنین رفتاری در بین کار کنان باعث افزایش کارایی و اثربخشی سازمان میشود. زیرا که سازمانها بدون تمایل داوطلبانه افراد به همکاری، قادر به توسعه اثربخشی خرد جمعی خود نیستند. تفاوت بین همکاری داوطلبانه و اجباری از اهمیت فراوان برخوردار است، بدین ترتیب است که مسیر نیل به هدفهای سازمان تسهیل میشود.
مطالعات معاصر اهمیت رفتار شهروندی سازمانی را برای سازمانهای معاصر ضروری شناخته است. به نظر میرسد که سرپرستان مجرب برای عملکرد شهروندی حداقل به همان میزان عملکرد وظایف هنگام قضاوت در رابطه با اثربخشی کلی زیردستان اهمیت قائل هستند. مفهوم رفتار شهروندی سازمانی در 20 سال اخیر موضوع بسیاری از تحقیقات بوده است و اهمیت آن همچنان در حال افزایش است. بطور کلی رفتار شهروندی به کارایی و اثربخشی سازمانها از طریق تحولات منابع، نوآوریها و وفقپذیری کمک میکند.
یکی از سوالای روش تحقیق دکتری دانشگاه آزاد سال 79 این بود که « تفاوت نمونهگیری تصادفی و اتفاقی را بنویسید» . در اینجا باید گفت که نمونهگیری تصادفی بر این اصل استوار است که هر چند تکتک رویدادها را نمیتوان به دقت پیشبینی کرد، اما کل رویدادها در یک جامعه آماری قابل پیشبینی است. در نمونهگیری تصادفی احتمال انتخاب شدن برای همه اعضاء گروه یکسان است و هیچ عاملی جز شانس و تصادف در انتخاب شدن افراد گروه نمونه از جامعه وجود ندارد.
نمونهگیری اتفاقی سومین نوع نمونهگیری غیر احتمالی (غیر تصادفی) است. این نوع نمونهگیری ضعیفترین شکل نمونهگیری است که به طور فراوان مورد استفاده قرار میگیرد. پژوهشگر در عمل از نمونههای در دسترس استفاده میکند. پژوهشهایی که معلمان یا اساتید با نمونهای از فراگیران خود انجام میدهند از جمله پژوهشهای مبتنی بر نمونهگیری اتفاقی به شمار میروند. نتایج حاصل از این گونه نمونهگیری قابل دفاع نیست.