مدیریت آموزشی و مدیریت آموزش عالی

تعلیم ندادن به کسی که علاقه‌مند آموختن است هدر دادن یک «انسان» و تعلیم به کسی که علاقه‌مند به آموختن نیست هدر دادن «خود» است.

مدیریت آموزشی و مدیریت آموزش عالی

تعلیم ندادن به کسی که علاقه‌مند آموختن است هدر دادن یک «انسان» و تعلیم به کسی که علاقه‌مند به آموختن نیست هدر دادن «خود» است.

رفتار‌های سیاسی در سازمان


سیاسی برخورد کردن شامل اقدامات نفوذی ارادی است که از منافع شخصی افراد یا گروها حمایت کرده و یا آنها را افزایش می‌دهند. تاکید بر منافع شخصی، تعیین کننده این نوع از نفوذ اجتماعی است. مدیران جهت ایجاد توازن میان منافع شخصی و سازمانی کارکنان بسیار تلاش می‌کنند. آن هنگام که توازن مناسبی حاصل شود، این احتمال وجود دارد تا منافع شخصی در خدمت منافع سازمانی قرار گیرند. لازم به ذکر است زمانی که منافع شخصی به منافع سازمانی صدمه می‌زنند و یا درصدد از بین بردن آنها می‌باشند، رفتار سیای به نیرویی منفی تبدیل می‌شود. محققان ثابت کردند که تاکتیک سیاسی با عنوان پالایش و تحریف اطلاعات رو به بالا واقعاً وجود دارد. این اقدام کارمندانی را که موظف به ارائه گزارش می‌باشند، در بهترین وضعیت ممکن قرار خواهد داد.

نقطه شروع و مبدأ رفتار سیاسی عدم اطمینان است، حتی مانور سیاسی نیز بر پایه عدم اطمینان شکل می‌گیرد. 5 منبع اصلی عدم اطمینان در سازمانها عبارتند از:

-- اهداف نامشخص؛

-- مقیاس‌های مبهم عملکردی؛

-- فرآیند‌های نا معین تصمیم‌گیری؛

-- رقابت شدید فردی یا گروهی؛

-- تغییر از هر نوع.

آنتونی رایا (Anthony Raia) که در زمره کارشناسان توسعه سازمانی قرار دارد، راجع به پنجمین عامل عدم اطمینان چنین می‌گوید: «هر چه بیش‌تر برای تغییر تلاش کنیم، زیر سیستم سیاسی فعال‌تر می‌گردد. منافع اعطا شده تقریباً همیشه ثابت‌‌اند و توزیع قدرت نوعی چالش به شمار می‌آید».


سطوح اقدامات سیاسی

با وجودی که اکثر مانور‌های سیاسی (Political Maneuvering) در سطح فردی رخ می‌دهند، اما این وضعیت می‌تواند اقدامات گروهی یا جمعی را نیز شامل شود. شکل ذیل سه سطح مختلف از اقدامات سیاسی را نشان می‌دهد.

پیگیری مشارکتی منافع شخصی و رابطه‌ای

 

شبکه‌ای

پیگیری مشارکتی منافع گروهی در مسائل خاص و موضوع مدار

 

ائتلافی

پیگیری فردی منافع شخصی

 

فردی

این سطوح عبارتند از: سطح فردی، سطح ائتلافی و سطح شبکه‌ای. هر یک از این سطوح از مشخات خاصی بر خوردارند. بعنوان مثال در سطح فردی افراد به دنبال منافع شخصی‌شان هستند. افرادی که دارای منافع مشترکی هستند، می‌توانند به واسطه فراهم آمدن زمینه‌ای که در ذیل بدان خواهیم پرداخت، یک ائتلاف سیاسی را تشکیل دهند. از ائتلاف در بافت سازمانی به عنوان یک گروه غیر رسمی محدود یاد می‌شود که اعضای آن در راستای پیگیری فعالانه موضوعی واحد با هم متحد شده و ممکن است اعضای آن با اعضای گروه رسمی منطبق باشند یا خیر. برخی از شرکت‌های آمریکایی به کمک ائتلاف همچون آی بی ام و جنرال موتورز در سال 1990 موجب برکناری روسای شرکت‌های مزبور گردیدیند.

سطح سوم اقدامات سیاسی سطح شبکه‌ای است. شبکه‌ها بر خلاف ائتلافات که بر مسائل خاصی متمرکز می‌شوند، به صورت اتحادیه‌های بی قید و شرطی هستند که میان افراد به وجود می‌آیند و به دنبال کسب حمایت‌های اجتماعی در خصوص منافع شخصی هستند. از دیدگاه سیاسی، شبکه ها رابطه مدار بوده در حالی که ائتلافات موضوع مدار می‌باشند. همچنین شبکه‌ها از ائتلافات گسترده‌تر بوده و از ثبات بیشتری برخوردارند.


تاکتیکهای سیاسی

وقتی که شما شخص دیگری را به علت اشتباهی که خود مرتکب شده‌اید، سرزنش می‌کنید، در واقع دست به یک فعالیت سیاسی آشکار زده‌اید. اما تاکتیک‌های سیاسی نیز وجود دارند که دقیق‌تر و زیرکانه‌تر می‌باشند. برخی از این تاکتیک‌ها عبارتند از:

<!--هجوم بردن به دیگران یا مورد سرزنش قرار دادن آنها؛

<!--بهره‌گیری از اطلاعات به عنوان یک ابزار سیاسی؛

<!--تصویرسازی مطلوب (که با نام مدیریت عقاید نیز شناخته می‌شود)؛

<!--ایجاد یک پایگاه حمایتی؛

<!--تحسین دیگران (ایجاد محبوبیت)؛

<!--تشکیل ائتلافات قوی با متحدین قدرتمند؛

<!--ارتباط داشتن با افراد ذی‌نفوذ؛

<!--ایجاد تعهدات (سیاست مقابله به مثل).

محققان میان تاکتیک‌های سیاسی انفعالی (واکنشی) و اثرگذار تمایز قائل می‌شوند. برخی از تاکتیک‌ها نظیر سپر بلا قرار دادن دیگران، جزء تاکتیک‌های انفعالی به شمار می‌آیند زیرا هدف آنها حمایت از منافع شخصی است. سایر تاکتیک‌ها همانند گسترش پایگاههای حمایتی، در زمره تاکتیک‌های اثرگذار قرار می‌گیرند زیرا به دنبال ارتقای منافع شخصی هستند.


منبع: کریتنر، رابرت. کینیکی، آنجلو؛ مدیریت رفتار سازمانی.