مدیریت آموزشی و مدیریت آموزش عالی

تعلیم ندادن به کسی که علاقه‌مند آموختن است هدر دادن یک «انسان» و تعلیم به کسی که علاقه‌مند به آموختن نیست هدر دادن «خود» است.

مدیریت آموزشی و مدیریت آموزش عالی

تعلیم ندادن به کسی که علاقه‌مند آموختن است هدر دادن یک «انسان» و تعلیم به کسی که علاقه‌مند به آموختن نیست هدر دادن «خود» است.

سرمایه فکری و اجزاء آن(در آموزش عالی)


در عصر حاضر بر خلاف کاهش بازدهی منابع سنتی (پول، زمین و ماشین آلات) دانش منبعی اساسی و تعیین کننده برای افزایش عملکرد سازمانهاست. در این میان موسسات دانشی و دانش‌محور برای توصیف سازمانهایی به کار می‌رود که از دارایی‌های دانشی خود به عنوان منبع اصلی مزیت رقابتی استفاده می‌کنند. در یک سازمان دانشی سود نتیجه تولید ایده‌ها و نوآوری‌های جدید است.


سرمایه فکری عامل کلیدی برای خلق ارزش‌های آینده محسوب می‌شود (Edvinsoon, 2000). سرمایه فکری از نظر منابع سازمانی به ثروت آفرینی از راه سرمایه‌گذاری در دانش، اطلاعات، دارایی فکری و تجربه مربوط می‌شود و دربرگیرنده سه جزء اصلی و مرتبط به هم است (Bozbura, 2004) و در واقع این سه جزء دارای وابستگی متقابل به شرح ذیل هستند:


۱. سرمایه انسانی (Human Capital):  اولین و مهمترین جزء، سرمایه انسانی است و شامل دانش، مهارت و تجربه‌های کارکنان و مدیران و پاسخ موثر آنها به آیندگان است. این سرمایه عناصر مختلف منابع انسانی مانند نگرش، شایستگی‌ها، تجربه‌ها و مهارت‌ها، دانش ضمنی و نوآور بودن، استعداد و دانش ضمنی موجود در ذهن افراد در سازمان‌ها را در بر می‌گیرد (Edvinsoon, 2000). این سرمایه در دانشگاهها به عنوان دانشی که منابع انسانی (مدرسان، محققان، دانشجویان دکتری تخصصی و کارکنان اداری) آن را به سازمان ارائه می‌کنند، تعریف شده است که با ترک این افراد از بین می رود (Chen et al, 2004).

۲.سرمایه ساختاری (Structural Capital):  دومین جزء سرمایه ساختاری است که به یادگیری و دانش مقرر در فعالیت‌های روزمره گفته می‌شود؛ مجموعه دانشی که در یک سازمان در پایان روز و بعد از اینکه افراد سازمان را ترک کردند، باقی می‌ماند، هسته اصلی سرمایه ساختاری را نشان می‌دهد. این سرمایه زیر ساختار حمایتی سرمایه انسانی محسوب می‌شود و شامل همه ذخایر غیر انسانی دانش (پایگاه داده‌ها، دفتر‌چه‌های راهنمای فرآیند‌ها، استراتژی‌ها، رویه ها، فرهنگ سازمانی، انتشارات و کپی رایت‌ها) در سازمان‌ها می‌شود که برای سازمان‌ها ارزش ایجاد می‌کند و بنابراین، به ارزش مادی سازمان‌ها می‌افزاید. این سرمایه در دانشگاه‌ها در واقع، اصول حاکمی نظیر قواعد سازمانی، رویه‌ها، نظام‌ها، فرهنگ، پایگاه‌های اطلاعاتی و مالکیت فردی را در بر می‌گیرد (Bozbura, 2004).

۳. سرمایه رابطه‌ای (Relational Capital): سومین جزء سرمایه رابطه‌ای است که روابط رسمی و غیر رسمی یک سازمان را با ذینفعان خارجی و ادراک‌های آنها درباره سازمان و نیز تبادل اطلاعات بین سازمان و آنها را مشخص می‌کند. سرمایه رابطه‌ای برای یک سازمان اهمیت دارد، زیرا با ربط دادن سرمایه انسانی و سرمایه سازمانی با سایر ذینفعان خارجی مانند یک عنصر افزایش دهنده ارزش آفرینی برای سازمان عمل می‌کند. این سرمایه در دانشگاهها بعنوان کلیه منابعی که سازمان را با نیرو های خارجی نظیر مشتریان، تهیه کنندگان، شرکای تحقیق و توسعه و دولت پیوند می‌دهد، تعریف شده است (Bointis, 2002).

این سه جزء سرمایه فکری دارای وابستگی متقابل هستند. سرمایه فکری از راه ترکیب، به کارگیری، تعامل، یکپارچه‌سازی و ایجاد تعادل بین سه جزء خود و نیز مدیریت جریان دانش بین آنها بهترین ارزش ممکن برای سازمان‌ها را ارائه می‌کند (Castro et al, 2004).



منبع: بهرامی، سوسن و همکاران. (1390). تحلیل روابط چندگانه سرمایه فکری و نوآوری سازمانی در آموزش عالی. فصلنامه پژوهش و برنامه‌ریزی در آموزش عالی. سال هفدهم، شماره 61.  صص27-50.