مدیریت آموزشی و مدیریت آموزش عالی

تعلیم ندادن به کسی که علاقه‌مند آموختن است هدر دادن یک «انسان» و تعلیم به کسی که علاقه‌مند به آموختن نیست هدر دادن «خود» است.

مدیریت آموزشی و مدیریت آموزش عالی

تعلیم ندادن به کسی که علاقه‌مند آموختن است هدر دادن یک «انسان» و تعلیم به کسی که علاقه‌مند به آموختن نیست هدر دادن «خود» است.

صعود همیشه برای قله نیست!

خیلی از تحصیل‌کرده‌ها وقتی دانشگاه را تمام می‌کنند، دیگر سراغ کتاب نمی‌روند. وقتی دلیلش را می‌پرسیم می‌گویند قصد گرفتن مدرک بالاتر را ندارند و یا به قله آرمانی خود رسیده‌اند و دیگر دلیلی برای مطالعه بیشتر در خود نمی‌بینند. در حالی که انسان باید دایم در حال یادگیری باشد نه فقط برای اینکه به سمت جلو پیشرفت کند بلکه بیشتر به این دلیل که پسرفت نداشته باشد و دچار عقب‌ماندگی نشود.

به زبان خیلی ساده همه کوهنوردها فقط به نیت رسیدن به قله راهی کوهستان نمی‌شوند. بعضی از آنها می‌خواهند از دره خود را بالا بکشند و خورشید را به تمامی مشاهده کنند.

اگر شب و روز از ما خواسته می‌شود تمیز باشیم و نظافت و بهداشت شخصی و اجتماعی را رعایت کنیم برای این نیست که فقط زیبا و جذاب باشیم، بلکه بیشتر برای این است که مریض نشویم و از دست میکروب‌ها و بیماری‌ها جان سالم به در بریم.

اگر توصیه می‌شود نظم و ترتیب را در تمام بخش‌های زندگی خود حاکم کنیم و منظم بودن و مرتب بودن را جدی بگیریم فقط برای این نیست که دوست‌داشتنی و باکلاس باشیم بلکه بیشتر به این دلیل است که بی‌نظمی و به هم ریختگی دشمن شماره یک موفقیت است و اگر مواظب نباشیم می‌تواند بلای جان ما شود.

نکته اینجاست که بسیاری مواقع وقتی نصیحتمان می‌کنند که خوب باشیم و خوبی پیشه کنیم و افکار نیک در سر راه دهیم و گفتار نیکو بر زبان آوریم و عمل و کردارمان خوب و پسندیده باشد، اغلب اوقات ما این‌گونه استدلال می‌کنیم که خوب ما به سادگی قید رسیدن به قله را می‌زنیم و همین شکلی که الان هستیم زندگی خود را ادامه می‌دهیم. در حالی که این اندرزها فقط برای بهتر شدن و صعود نیست بلکه برای جلوگیری از سقوط در دره فلاکت و پلیدی است.

وقتی همه کارشناسان علم بدن توصیه به ورزش می‌کنند، هدف آنها اصلا قهرمانی و مدال آوردن نیست، بلکه هدف اصلی ورزیده‌سازی بدن و سالم‌سازی آن و جلوگیری از تحلیل و ضعف و از کارافتادگی بدن است. اینکه کسی با خود بگوید من چون قهرمان شدن و خوش‌اندام بودن برایم اهمیتی ندارد پس قید ورزش را می‌زنم در واقع شبیه کسی است که گمان می‌کند همه صعودها برای رسیدن به قله است و از این نکته طلایی غافل است که خیلی‌ها صعود می‌کنند تا از سقوط بگریزند.

یا زمانی که استادان معرفت توصیه می‌کنند که مسایل معنوی را جدی بگیرید و در طول شبانه‌روز زمانی مشخص برای مراقبه و تامل کنار بگذارید و نسبت به رعایت مسایل اخلاقی جدی باشید، این نه برای آن است که از شما یک فرشته بسازند بلکه بیشتر به این دلیل است که مانع از سقوط معنوی و انحطاط اخلاقی خود شوید.

تصور اینکه صعود چون پرزحمت است و سخت، پس می‌توان با فراموش کردن قله و صرف‌نظر از قهرمانی قید صعود را زد و همیشه در همین حالتی که هستیم بمانیم تصوری باطل است و صعود مستمر و دایمی رو به بالا در هر بخش از زندگی ضروری است نه فقط برای فتح قله بلکه بیشتر برای گریز از دره و سقوط در گودال‌هایی که هر لحظه عمیق‌تر می‌شوند. چه بخواهیم و چه نخواهیم صعود تقدیر ابدی ما در زندگی است. قله‌ها فقط بهانه‌اند.

منبع: موفقیت

چگونه‌ می‌توانید دکتری بگیرید؟

جهت دانلود کتاب «چگونه می‌توانید دکتری بگیرید» روی عبارت زیر کلیک کنید.

راهنمای دریافت مدارک کارشناسی ارشد و دکتری

نویسندگان: ام.اس. فلیپس؛ دی.اس. پیو

مترجمان: حسین غریبی؛ معصومه علوی



پسورد: edumanagement

آینده پژوهی

آینده پژوهی مشتمل بر مجموعه تلاش‌هایی است که بااستفاده از تجزیه و تحلیل منابع، الگو‌ها و عوامل تغییر و یا ثبات، به تجسم آینده‌های بالقوه و برنامه‌ریزی برای آنها می‌پردازد. آینده‌پژوهی منعکس می‌کند که چگونه از دل تغییرات (یا تغییر نکردن)  «امروز»، واقعیت  «فردا» تولد می‌یابد.

آینده‌پژوهی معادل لغت لاتین «Futures Study» است. کلمه جمع Futures به این دلیل استفاده شده است که با بهره‌گیری از طیف وسیعی از متدلوژی‌ها و بجای تصور «فقط یک آینده»، به گمانه زنی‌های سیستماتیک، در مورد نه فقط «یک آینده» بلکه «چندین آینده متصور» مبادرت می‌شود.

اهمیت و ضرورت آینده پژوهی

امروزه تغییرات با نرخ سریعتری بوقوع می‌پیوندند. تغییرات فناوری و متعاقباً تغییر در دیگر جنبه‌های زندگی، افزایش روز افزون وابستگی متقابل کشورها و ملل، تمرکز‌زدایی جوامع و نهاد‌های موجود که بدلیل گسترش فناوری اطلاعات شتاب بیشتری یافته است، تمایل روزافزون به جهانی شدن به همراه حفظ ویژگیهای ملی، قومی و فرهنگی و بسیاری عوامل دیگر، لزوم درک بهتر از «تغییرات» و «آینده» را برای دولتها، کسب و کار‌ها، سازمانها و مردم ایجاب میکند.

آینده اساساً قرین به عدم قطعیت است. با این همه آثار و رگه‌هایی از اطلاعات و واقعیات که ریشه در گذشته و حال دارند، میتوانند رهنمون ما به آینده باشند. ادامه «تصمیم‌گیری صرفاً چندین آینده محتمل بر اساس تجارب گذشته»، غفلت از رصد تغییرات آتی را در پی خواهد داشت و با تلخکامی روبرو خواهد شد.

عدم قطعیت نهفته در آینده برای بعضی، توجیه کننده عدم دور اندیشی آنان است وبرای عده‌ای دیگر منبعی گرانبها از فرصت‌ها.

 سرعت تغییرات آنچنان سرسام‌آور است که دیگر نمی‌توان با روش‌های سنتی با آنها کنار آمد. «اگر با تغییرات همگام نشوید، زیر چرخ عظیم تغییر خرد خواهید شد». اما آیا امکانی برای اطلاع یافتن از آینده برای ما وجود دارد؟ قطعاً در مورد آینده هیچ چیز یقینی وجود ندارد و این از اصول اولیه آینده‌شناسی است. اما اصل دیگری هم وجود دارد که: انسان می‌تواند در سرنوشت آینده تاثیرگذار باشد. در این میان دانشی زاده می‌شود که سعی می‌کند با پیش‌بینی عوامل موثر در تغییرات آینده به صورتی دوگانه، هم مهار تغییرات را در دست گیرد و هم جامعه را برای این تغییرات آماده کند. آینده‌پژوهی فراتر از پیش‌بینی است و ادعای پیش‌گویی هم ندارد. آینده‌پژوهی هنر شکل دادن به آینده‌است، به آن شکل که آینده را می‌خواهیم. کسانی که این دانش را در دست دارند هم‌اکنون هم به آینده جهان به دلخواه و مطلوب خود، شکل می‌دهند. می‌توان کشورها و جوامعی را دید که نتوانستند خود را با تحولات سازگار کنند و از این جهت از هم فرو پاشیدند. آنها ذات تغییر را درست نشناختند. آینده‌شناسی از این منظر دانش شناخت تغییرات است. شناخت آینده از حیاتی‌ترین علوم مورد نیاز هر ملتی است.

فایده آینده‌پژوهی

تفکر درباره آینده برای کارها و اقدامات کنونی انسان امری ضروری است. واکنش بدون تفکر به‌ آینده امکان‌پذیر است‌، اما کنش امکان‌پذیر نیست، چرا که عمل نیاز به پیش‌بینی دارد. بدین ترتیب، تصویرهای‌ آینده (آرمان‌ها، اهداف، مقاصد، امیدها، نگرانی‌ها و آرزوها) پیشران‌های اقدامات فعلی ما هستند. بنابراین‌ آینده امری است که مردم می‌توانند آن را با اقدامات هدفمند خود طراحی کرده و شکل دهند. مردم برای آنکه عاقلانه عمل کنند، بایستی نسبت به پیامدهای اقدامات خود و دیگران آگاهی و شناخت کافی داشته باشند. همچنین واکنش‌های دیگران و نیروهایی را که خارج از کنترل آن‌هاست بررسی کنند. این پیامدها تنها در آینده خود را نشان می‌دهد. بدین ترتیب، افراد نه تنها می‌کوشند امور در حال وقوع را بفهمند، بلکه می‌کوشند اموری را که شاید اتفاق بیفتد یا بالقوه امکان وقوع دارد و یا تحت شرایط خاصی در آینده اتفاق خواهد افتاد، نیز بشناسند. افراد با استفاده از این شناخت حدسی موقعیت کنونی خود را تشخیص داده‌، کارهایشان را دنبال کرده‌، از بستر زمان و فضای مادی و اجتماعی می‌گذرند.

 

روش‌های مورد استفاده در آینده پژوهی

  • دیده‌بانی آینده (Horizon Scanning
  • دلفی (Delphi
  • تجزیه و تحلیل روند‌ها (Trend Analysis
  • تجزیه و تحلیل پیشران‌ها (Drivers Analysis
  • سناریو پردازی (Scenario
  • چشم انداز سازی (Visioning
  • نقشه راه (Road map
  • پس نگری (Back Casting
  • مدلینگ (Modelling
  • شبیه سازی (Simulation & Gaming
  • ترکیبی از روش های فوق