مدیریت آموزشی و مدیریت آموزش عالی

تعلیم ندادن به کسی که علاقه‌مند آموختن است هدر دادن یک «انسان» و تعلیم به کسی که علاقه‌مند به آموختن نیست هدر دادن «خود» است.

مدیریت آموزشی و مدیریت آموزش عالی

تعلیم ندادن به کسی که علاقه‌مند آموختن است هدر دادن یک «انسان» و تعلیم به کسی که علاقه‌مند به آموختن نیست هدر دادن «خود» است.

رهبری تحولی و رفتار شهروندی سازمانی

عنوان مقاله: 

«توسعه مدیریت آموزش بر محور رابطه‌ی رهبری تحولی آموزشی مدیران با رفتار شهروندی سازمانی دبیران»


نویسندگان: دکتر محمدرضا بهرنگی- ایوب موحدزاده


چکیده: 

هدف از پژوهش شناسایی ویژگی‌های سبک رهبری تحولی آموزشی مدیران، رفتار شهروندی سازمانی دبیران، بررسی رابطه‌ی بین آنها و توسعۀ قلمرو مدیریت آموزش بر اساس یافته‌های پذیرفتۀ آن است. داده های این پژوهش از طریق مطالعۀ کتابخانه‌ای (کتاب، مقالات و...) و میدانی با استفاده از دو پرسشنامه 1) محقق ساختۀ سبک رهبری تحولی که گویه‌های آن از پرسشنامه چند عاملی استاندارد بس و آولیو (1997) با 20 سؤال استخراج گردید و 2) پرسشنامه استاندارد شدة پادساکف و همکارانش (1990) با 24 سؤال، گردآوری شد. نمونة آماری این پژوهش250 نفر است که برای اعتبار تعمیم‌پذیری نتایج به جامعه 685 نفری دبیران دبیرستان‌های پسرانه دولتی شهر قزوین، با استفاده از جدول گرجسی و مورگان انتخاب گردید. در انتخاب نمونه‌ها از روش طبقه‌ای تصادفی و در تجزیه و تحلیل آماری از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. پس از تجزیه و تحلیل داده‌ها توسط نرم افزار SPSS مشخص شد که بین رهبری تحولی آموزشی مدیران با رفتار شهروندی سازمانی و ویژگیهای آن در دبیران دبیرستان‌ها رابطه‌ی قوی و معنی‌داری وجود دارد. ضریب همبستگی متغیر‌های ویژگی‌های آرمانی، رفتار‌های آرمانی، ترغیب ذهنی، انگیزش الهام بخش و ملاحظات فردی رهبری تحولی مدیران با رفتار شهروندی سازمانی دبیران در سطح معنی داری 00/0 به ترتیب %81/0 ،%82/0، %79/0، %87/0 و %80. بود که نشان دهندۀ رابطۀ بسیار معنادار و مطمئن بین رهبری تحولی آموزشی مدیران و رفتار شهروندی سازمانی دبیران و بنابراین اهمیت استفاده از مفاهیم آنها در توسعۀ خدمات مدیریت آموزشی می باشد.


کلمات کلیدی:
رهبری تحولی آموزشی مدیران؛ رفتار شهروندی سازمانی دبیران ؛ مدیران آموزشی؛
Organizational Citizenship Behavior ؛ Transformational leadership ؛ OCB


نحوه دسترسی:
مقاله مذکور در «فصلنامه تعلیم و تربیت» به چاپ رسیده است.

برنامه‌و‌سرفصل‌های‌ارشد مدیریت آموزشی

آیین نامه جامع شورای عالی برنامه ریزی

مشخصات کلی، برنامه و سرفصل دروس دوره کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی


دانـــلـــود

تکنولوژی، رفاه و آرامش انسان!


 پیشرفت‌های علمی، تکنولوژی و صنعت در چند قرن اخیر با سرعتی فزاینده، باعث رفاه بیشتر انسان شده است. ما در گرمای تابستان، سرمای زمستان را به منزل می‌آوریم، در سرمای زمستان نیز گرمای تابستان.

با در دست گرفتن کنترل تلویزیون، می‌توانیم گوشه و کنار دنیا را بطور زنده به تماشا بنشینم. ماشین، قطار، هواپیما و ...،مفهوم فاصله را برای ما عوض کرده است. جارو برقی، ماکروویو، لباسشویی، ظرفشویی، یخچال، اجاق گاز، کامپیوتر و اینترنت و هزاران وسایل برقی و الکترونیکی تمام اتوماتیک، منجر شده است که هم کارها آسانتر گردند و هم در وقت صرفه جویی شود.

ولی با وجود تمام این رفاه و  امکانات، چرا روز به روز  احساس آرامش و خوشبختی در ما کمتر می شود؟!

لطفاً خواندن این مطلب را همین جا متوقف کنید و با تمام هوش و اطلاعات خود به این سئوال پاسخ بدید!

  •       چرا هنوز وقتی می‌خواهیم به آرامش برسیم، به کوه و دشت و دریا می زنیم و به روستا و طبیعت بکری می‌رویم که کمتر اینگونه رفاه‌ها در آنجا موجود است؟!
  •       آیا واقعاً تکنولوژی، صنعت و رفاه، موجب از بین رفتن آرامش انسان می‌شوند؟!
  •       آیا رفاه، همان آرامش است؟
  •       آیا رفاه زمینه ساز آرامش است؟
  •       آیا اصولاً آرامش انسان با رفاه رابطه دارد؟

رفاه یک شرایط بیرون از ماست و اسباب و وسایل و امکاناتی است که در پاسخ به نیازهای بیشتر فیزیکی ما، کاربرد دارد.

لیکن آرامش یک دید و حس در درون ماست و برداشت ما از موقعیتی هست که داریم. در حالیکه رفاه بیشر به جنبه سخت افزاری نظر دارد و به تکنولوژی و امکانات بیرونی وابسته است؛ آرامش جنبه نرم افزاری دارد و با اهداف، طرز تفکر و احساس درونی فرد مرتبط است.

رفاه بیشتر با کیفیت مسیر زندگی مرتبط است در حالیکه آرامش وابسته به هدف و معنای زندگی است. شما اگر یک اتومبیل آخرین مدل داشته باشید ممکن است سفر راحتی انجام دهید، ولی هدف سفر شما ممکن است یک جشن عروسی یا یک مراسم عزا باشد. و این هدف و مقصد است که روی حالات، روحیه و آرامش شما تاثیر می‌گذارد، نه مدل ماشین شما( بخوانید رفاه).

اکنون به رابطه رفاه و آرامش بر می گردیم؛ با این وصف، امکانات، وسایل و رفاه، مسیر زندگی را سهل و آسان می‌کنند، ولی برای کسب آرامش باید روی معنا و هدف زندگی تأمل کرد.

اگر وقت این افکار فلسفی را نداشته باشیم یا لزومی نبینیم که هدف و معنای زندگی خود را جستجو کنیم؛ پس نمی‌توانیم آرامش را به آغوش بکشیم. تا وقتی که تمام انرژی خود را در مسیر و در امکانات و رفاه متمرکز کنیم، سهم کمتری به آرامش می‌رسد. همواره لازم است، بخشی از افکار، انرژی و توان خود را صرف جهت‌یابی هدف و معنای زندگی خود بکنیم.

رابطه رفاه و آرامش در  زندگی شما چگونه است؟!