ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
در گذشته هرگاه بحث توسعه به میان می آمد، بیدرنگ توجه به امر پس انداز و انباشت سرمایه معطوف می گشت. در آن زمان، انسان ها را به صورت اعضاء ارتش ذخیره کار، و یا عرضه نامحدود نیروی کار به شمار می آوردند. در این چارچوب، همه افراد از نظر قابلیت ها و صلاحیت های فردی هم وزن و مشابه قلمداد میشدند، و تفاوت کیفی بین آنها از اهمیت کمتری برخوردار بود.
در واقع بعد از جنگ دوم جهانی، و در دوره بازسازی و نوسازی کشورها، زمانی که جوامع نیازمند نیروی کار با کیفیت، توانا و فرهیخته بودند،«نظریه سرمایه انسانی» مجدداً مطرح و با قدرت توسعه یافت. در این زمان همه کشورها در اندیشه توسعه و در فکر تسریع آهنگ رشد اقتصادی خود بودند، و در این هنگام بود که بیش ار پیش، مشخص گردید که رشد اقتصادی بیشتر، نیازمند نیروی کار، ماهر و متخصص است. در این سالهاست که تحصیلات نیروی کار از اهمیت ویژه ای برخوردار می شود. امروزه، سرمایه انسانی در کنار سرمایه فیزیکی یکی از عوامل اساسی تولید به حساب می آید.
مطالعات متعدد مؤید این واقعیت است که جوامعی توسعه می یابند، که علاوه بر منابع و ذخایر طبیعی، و سرمایه های مادی و فیزیکی، از منابع انسانی قابل توجهی برخوردار باشند، در واقع در این سالها کشورهای به رشد بیشتر اقتصادی نایل آمدهاند که نیروی کار تحصیل کرده، ماهر، با کفایت، و در یک کلام از «سرمایه انسانی» کافی و مناسب بهرهمند بوده اند.
سرمایه انسانی یک مفهوم کاملاً اقتصادی است. در حقیقت خصوصیات کیفی انسان نوعی «سرمایه» است. زیرا این خصوصیات در پرتو دانش، توانایی های انسان را توسعه می بخشد، و می تواند به صورت منبع درآمدهای بیشتر، و یا رضایت خاطر فراوانتر در آینده درآید. چنین سرمایه ای «انسانی» است، چرا که جزئی از اجزاء انسان را تشکیل می دهد، با وی رشد می کند و با فوت او از میان می رود.
سرمایهگذاری در کیفیت نیروی انسانی، موجب بارور شدن استعدادها، خلاقیتها و ظرفیت تولید افراد را در جامعه افزون به صورت عامل مهمی در رشد اقتصادی جوامع گوناگون قلمداد می شود.
سرمایه انسانی، «ارتقاء و بهبود ظرفیت تولیدی افراد» را مورد مطالعه قرار می دهد. سرمایه انسانی مکمل سرمایههای فیزیکی است، و همانند سرمایههای فیزیکی بهرهوری تولید را افزایش می دهد. اهمیت آثار غیر پولی آموزش در سرمایه انسانی اخیراً مورد توجه بسیاری از اقتصاد دانان قرار گرفته، و از جمله میلتون فریدمن آن را «سرمایه مصرفی انسانی» نامیده است. بدین مفهوم که افراد، با سرمایه گذاری در خود، ظرفیت کسب مطلوبیت را در آینده افزایش می دهند. برای مثال، کسانی که خواندن و نوشتن می آموزند، و یا افرادی که نواختن یکی از آلات موسیقی را تعلیم می بینند در حقیقت ظرفیت کسب مطلوبیت خود را در آینده افزایش می دهند، و با این آموزش ها از سرمایه گذاری انجام شده بیشتر و بیشتر لذت خواهند برد.
سرمایه انسانی از طریق ایجاد زمینههای تغییر و تحول، افزایش بازدهی تولید، تسریع آهنگ رشد اقتصادی و بهینه سازی سرمایههای مادی و فیزیکی باعث توسعه در جامعه می شود. متداول ترین انواع سرمایه گذاری در سرمایه انسانی عبارتند از:
1. دبستان، راهنمایی، دبیرستان، مدارس فنی و حرفهای و تحصیلات عالی؛
2. آموزش قبل از مدرسه؛
3. مهاجرت برای مشاغل و درآمدهای بالاتر؛
4. آموزشهای بعد از دانشگاه و فارغالتحصیلی؛
5. مراقبت از تندرستی و بهداشت عمومی؛
6. بدست آوردن اطلاعات کافی از عرضه و تقاضای کار و خدمات.
سرمایه انسانی به ظرفیتها، مهارتها، و تواناییهای گفته می شود که فرد دریافت و یا تحصیل می کند. از آنجا که استهلاک این نوع سرمایه کمتر از سرمایه مادی و ماشین آلات می باشد و از آنجا که سرمایه انسانی قابلیت تطبیق بیشتری برای فرصتهای قابل تغییر دارد، هرگونه سرمایهگذاری در سرمایه انسانی بازده طولانیتر و افق روشن تری را نوید می دهد. از طرفی ناگفته پیداست که سرمایه مادی و سرمایه انسانی دو عامل مکمل در تولید می باشند، و هر نوع عدم هماهنگی در انباشت و تشکیل این سرمایهها سبب می شود که در آینده ناهماهنگیهای یبشتری در مسیر توسعه فراهم آید. اکنون که نیاز به بازسازی و نوسازی جامعه از هر زمان دیگری بیشتر احساس می گردد، عنایت به تشکیل سرمایه انسانی و کاربرد وسیع این سرمایهها قویاً توصیه می شود.
منبع:
عمادزاده، مصطفی.(1382).اقتصاد آموزش و پرورش. اصفهان: انتشارات جهات دانشگاهی واحد اصفهان.