مدیریت آموزشی و مدیریت آموزش عالی

تعلیم ندادن به کسی که علاقه‌مند آموختن است هدر دادن یک «انسان» و تعلیم به کسی که علاقه‌مند به آموختن نیست هدر دادن «خود» است.

مدیریت آموزشی و مدیریت آموزش عالی

تعلیم ندادن به کسی که علاقه‌مند آموختن است هدر دادن یک «انسان» و تعلیم به کسی که علاقه‌مند به آموختن نیست هدر دادن «خود» است.

سطوح برنامه ریزی استراتژیک

هدف از برنامه ریزی ایجاد آینده ای بهتر و بارورتر است. برنامه ریزی بر پایه نتایج قابل اندازه‌گیری و با ارزش استوار است. انواع گوناگون برنامه ریزی بر مبنای حوزه عمل و افراد پوشش شامل افراد ذی ربط و ذی علاقه اصلی(فرد،سازمان،جامعه) به عنوان افراد ذی نفع نتایج حاصل از آن، مشخص می شود. سه سطح برنامه ریزی استراتژیک بر این مبنا معرفی شده است که عبارتند از:

خرد:                   فرد یا گروه کوچک درون سازمان؛

کلان:                  سازمان

فراسوی کلان:      جامعه

نتایج حاصل از سطح خرد تشکیل دهنده نتایج حاصل از سطح کلان است. همچنین نتایج و پیامدهای حاصل از سطوح خرد و کلان، نتایج سطح فراسوی کلان را تشکیل می دهند. بدون توجه به این که ما در کدام سطح وارد می شویم؛ نتایج عمل ما برروی کل نظام آموزشی تأثیر می گذارد.

سیاست گذاری و تصمیم گیری برای هر یک از سطوح خرد یا کلان برروی هر سه سطح اثر می گذارد. شکل زیر رابطه میان سطح های برنامه ریزی استراتژیک را نشان می دهد. و این که چه کسی به عنوان متقاضی اصلی/ذی نفع منظور شده است. 

                                        

برنامه ریزی خرد(Micro Planning): برنامه ریزی که بر مبنای آن نگاه از درون سازمان به جامعه است. جایی که یادگیرندگان فارغ التحصیل می شوند و شهروندان زندگی و کار می کنند.

برنامه ریزی کلان(Macro Planning): برنامه ریزیی که متقاضی و ذی نفع اصلی در آن سازمان است.

برنامه ریزی فراسوی کلا(Mega Planning): برنامه ریزیی که در آن متقاضی و ذی نفع اصلی جامعه و جامعه ی محلی است. 


منبع: 

کافمن، راجر.هرمن،جری.(1387).برنامه ریزی استراتژیک در نظام آموزشی. ترجمه: فریده مشایخ و عباس بازرگان. تهران: انتشارات مدرسه.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد